فهرست مطالب

خون - سال سوم شماره 1 (پیاپی 8، بهار 1385)

فصلنامه خون
سال سوم شماره 1 (پیاپی 8، بهار 1385)

  • 98 صفحه،
  • تاریخ انتشار: 1385/05/01
  • تعداد عناوین: 10
|
  • مهریار حبیبی رودکنار، مانا علوی، کتر محمدعلی شکرگذار، نادر شاهرخی، آمنه محمدی روشنده، یوشیکازو کوواهارا، مانابو فوکوموتو صفحه 1
    سابقه و هدف
    برنامه های جدیدی برای درمان سرطان مدنظر محققین بوده و یکی از این رویکردها، تحویل هدف دار مواد سمی به سلول های سرطانی می باشد. در ایمونوتوکسین ها از قسمت سیتوتوکسیک توکسین (دومین کاتالیتیک) باکتری یا گیاه و حذف قسمت اتصال دهنده و جایگزینی آن با یک لیگاند اختصاصی برای یک گیرنده سلولی استفاده می شود. در مطالعه قبلی یک ایمونوتوکسین جدید، شیگاتوکسین GM-CSF-، طراحی و در سیستم باکتریایی از طریق مهندسی ژنتیک بیان شد. در تحقیق حاضر فعالیت سیتوتوکسیک شیگاتوکسین GM-CSF- بر رده های مختلف سلول های سرطانی که گیرنده فاکتور محرک کلونی گرانولوسیت – ماکروفاژ (GM-CSF) را بیان می کنند مورد مطالعه قرار گرفت. به علاوه اثر آنتی بادی ضد گیرنده GM-CSF در مهار فعالیت سیتوتوکسیک شیگاتوکسین GM-CSF- بر رده های مختلف سلول های سرطانی دارای گیرنده مذکور ارزیابی شد.
    مواد و روش ها
    مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود. رده های مختلف سلول های سرطانی خونی و جامد که گیرنده فاکتور محرک کلونی گرانولوسیت – ماکروفاژ (GM-CSF) را بیان می کردند، در محیط کشت RPMI کشت داده شدند. سیتوتوکسیسیتی با استفاده از روش های رنگ سنجی تریپان بلو و MTT ارزیابی شد. اثر دراز مدت سیتوتوکسیسیتی با استفاده از سنجش کلونوژنیک برای رده های سلول های سرطانی جامد انجام شد. گیرنده GM-CSF با استفاده از آنتی بادی آنتی GM-CSF مهار شد.
    یافته ها
    در بین رده های سلولی تومورهای خون ساز، K562 و در بین رده های سلولی تومورهای جامد، LS174T بیشترین سیتوتوکسیسیتی را در غلظت 40ng/ml و در 24 ساعت نشان دادند.
    PC-3، MCF-7 و DU145 بیشترین توکسیسیتی را در زمان 72 ساعت و در غلظت 160ng/ml نشان دادند. خنثی سازی StxA1-GM-CSF (Neutralization) با آنتی بادی GM-CSF منجر به از بین رفتن اثر توکسیسیتی شد.
    نتیجه گیری
    پروتئین نوترکیب هیبرید جدید، شیگاتوکسین GM-CSF-، فعالیت بیولوژیک خود را حفظ نموده و بر رده های مختلف سلول های سرطانی که گیرنده فاکتور محرک کلونی گرانولوسیت – ماکروفاژ (GM-CSF-) را بیان می کردند به طور اختصاصی اثر سیتوتوکسیسیتی را اعمال می کند و می تواند به عنوان یک رویکرد جدید برای درمان سرطان در نظر گرفته شود.
    کلیدواژگان: شیگاتوکسین، محرک کلونی گرانولوسیت، ماکروفاژ، سیتوتوکسیسیتی، سلول های سرطانی
  • مهتاب مقصودلو، مرجان مکی پور، سهیلا ناسی زاده صفحه 9
    سابقه و هدف
    انتخاب نامناسب اهدا کننده منجر به ایجاد عوارض برای داوطلب اهدای خون و یا بیمار گیرنده خون خواهد شد. در این مطالعه فراوانی هر یک از موارد معافیت از اهدای خون در 7 استان کشور که جمعا حدود نیمی از خونگیری کشور را به عهده دارند، تعیین گردید.
    مواد و روش ها
    تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع مقطعی بود که در مراکز انتقال خون استان تهران، فارس، اصفهان، خراسان، آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل بر روی 18585 نفر داوطلب اهدای خون که از ابتدای زمستان 1381 تا پایان بهار 1383 جهت اهدای خون به پایگاه های انتقال خون استان های مذکور مراجعه و در بررسی پزشکی به هر علتی از اهدای خون معاف شده بودند، انجام شد. روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک بود. برای افراد تحت مطالعه پرسش نامه ای شامل خصوصیات دموگرافیک فرد، نوع اهدای خون، سابقه اهدای خون، علت معافیت از اهدای خون، تکمیل گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری کای دو (Chi-square)، t-test و دقیق فیشر (Fisher''s exact test) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    میانگین سنی افراد معاف شده از اهدای خون 32.3±11.3 سال بود. 82.8% مرد و 17.8% زن بودند. 43% از افراد معاف شده در این مطالعه مجرد، 56.5% متاهل و 0.5% بیوه یا مطلقه بودند. از نظر تحصیلات 3.9% بی سواد، 38.5% زیردیپلم، 38.3% دیپلم و 19.4% دارای تحصیلات دانشگاهی بودند. 38% سابقه هیچ گونه اهدای خون قبلی نداشتند، 31.3% اهدا کننده با سابقه قبلی اهدای خون و 29.2% اهدا کننده مستمر بودند. شایع ترین علت معافیت از اهدای خون، تماس های جنسی نامطمئن اخیر (17.8%) و پس از آن به ترتیب، مصرف دارو (12.3%)، هپیوتانسیون (8.9%)، حجامت (8%) و پلی سیتمی (5.7%) بود.
    نتیجه گیری
    در مطالعه حاضر، شایع ترین علت معافیت از اهدای خون، تماس جنسی نامطمئن اخیر می باشد که در مقایسه با مطالعه مشابه در گذشته، نشان دهنده افزایش روند این رفتار پر خطر در داوطلبان اهدای خون است و از آن جایی که معافیت از اهدای خون تابعی از شیوع بیماری ها و رفتارهای پرخطر در جامعه است، افزایش میزان معافیت، بیانگر افزایش روند رفتار پر خطر در جامعه می باشد.
    کلیدواژگان: اهدای خون، انتخاب اهدا کننده، انتقال خون، ایران
  • سیدجواد حسینی، علیرضا زمردی پور، راضیه جلال، فرزانه صابونی صفحه 17
    سابقه و هدف
    کراتینوسیت یک مدل مناسب برای بیان ژن به صورت ex vivo برای رهاسازی سیستمیک پروتئین است. با توجه به این نکته عناصر کنترلی اختصاصی کراتینوسیت ها، گزینه های مناسبی برای بیان ژن با واسطه کراتینوسیت ها هستند. در پژوهش حاضر یک وکتور برای بیان اختصاصی پروتئین های نوترکیب در کراتینوسیت های اپیدرم با استفاده از پروموتر ژن کراتین -14 انسانی طراحی گردید. توانایی پلاسمید ساخته شده به وسیله بیان cDNA فاکتور انعقادی IX انسانی در کراتینوسیت های اولیه انسانی نشان داده شد.
    مواد و روش ها
    مطالعه انجام شده از نوع تجربی بود. با قرار گرفتن یک قطعه حاوی پروموتر ژن کراتین -14 انسانی به جای پروموتر سیتومگالوویروس (CMV)، در پلاسمید pcDNA3، پلاسمید بیانی phPK14H ساخته شد. در مرحله بعد cDNA فاکتور IX انسانی که از کتابخانه cDNA کبدی جدا شده بود، وارد پلاسمید بیانی شد و پلاسمید pK14hFIX ساخته شد و برای ترانسفکشن کراتینوسیت ها مورد استفاده قرار گرفت. کراتینوسیت های انسانی از پوست ختنه نوزادان جدا و با استفاده از محیط کشت عاری از سرم مخصوص کراتینوسیت ها کشت داده شدند. سلول های مزبور با پلاسمید نوترکیب جدید ساخته شده (pk14hFIX) با استفاده از فیوجین -6 ترانسفکت شدند. حدود 72 ساعت پس از ترانسفکشن، محیط کشت به دست آمده از سلول های ترانسفکت شده برای بررسی بیان فاکتور IX جمع آوری و سلول ها به محیط کشت انتخابی حاوی جنیتیسین منتقل شدند. ادامه کشت سلول های مزبور در محیط انتخابی منجر به پدیدار شدن 9 کلنی شد که در ادامه هر یک به صورت جداگانه کشت داده شده و مورد مطالعه قرار گرفتند. بیان cDNA فاکتور IX با استفاده از آزمون انعقادی یک مرحله ای بر روی محیط های کشت و هم چنین انجام RT-PCR بر روی سلول های کراتینوسیت ترانسفکت مورد مطالعه قرار گرفت.
    یافته ها
    زمان های انعقاد به دست آمده از محیط های کشت سری های مختلف ترانسفکشن با کنترل های منفی مقایسه شد. فعالیت انعقادی فاکتور IX نوترکیب در محیط کشت کراتینوسیت های ترانسفکت شده قبل از تیمار جنیتیسین و پس از انتخاب کلنی ها با جنیتیسین نشان داده شد. بیان cDNA فاکتور IX در سلول های ترانسفکت شده هم چنین با انجام RT-PCR تایید شد.
    نتیجه گیری
    نتایج اولیه ما نظریه ای که کراتینوسیت های انسانی قادر به تولید فاکتور IX فعال تحت کنترل پروموتر کراتین -14 هستند را تایید می کند. علاوه بر این پلاسمید ساخته شده حاصل از این تحقیق ابزار مناسبی برای بررسی بیان پروتئین هایی که از اهمیت درمانی برخوردارند را در کراتینوسیت ها برای مطالعات مختلف بیوشیمیایی و سلولی فراهم ساخته است.
    کلیدواژگان: فاکتور IX، کراتینوسیت، کراتین، 14، ژن درمانی سوماتیک
  • علی ملکی، منوچهر میرشاهی، علی اکبر پورفتح الله صفحه 29
    سابقه و هدف
    اصلی ترین ترکیب سیستم فیبرینولیز، پیش آنزیم پلاسمینوژن می باشد که توسط فعال کننده های مختلفی به فرم فعال خود یعنی آنزیم پلاسمین تبدیل شده و نقش حیاتی خود را که همانا لیز لخته های فیبرینی است ایفا می کند. نخستین آنتی بادی منوکلونال ضد پلاسمینوژن انسانی در سال 1982 توسط پلوپلیس تهیه و اثر آن مطالعه شد. از آن زمان تاکنون محققین متعددی در نقاط مختلف دنیا به تهیه و مطالعه آنتی بادی های ضد پلاسمینوژن همت گماشته اند که حاصل تحقیقات آن ها قابل توجه بوده و زوایای تاریکی از دانش ما را در مورد ساختمان و مکانیسم فعال شدن پلاسمینوژن، وضعیت فیزیولوژیک فیبرینولیز و غیره روشن ساخته اند. در این تحقیق، اثرات احتمالی سه آنتی بادی منوکلونال ضد پلاسمینوژن انسانی A4D10، A5E10 و A3B2 بر سیستم فیبرینولیز و مکانیسم احتمالی اثر آن مورد مطالعه قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    پس از طی مراحلی نظیر کشت سلول های هیبریدومای تولید کننده آنتی بادی، تزریق این سلول ها به صفاق موش، تهیه آسیت و تخلیص آنتی بادی ها از آن، با روش های مختلفی از جمله ارزیابی چشمی لیز لخته پلاسمایی در حضور آنتی بادی ها، اندازه گیری کمی قطعات DD/E به روش آزمون –D دایمر، ارزیابی به روش الیزا با استفاده از سوبسترای سنتتیک S-2251 و غیره اثر این آنتی بادی ها بررسی شد.
    یافته ها
    مشاهدات اولیه با استفاده از پلاسمای پولد انسانی نشان داد که دو آنتی بادی A4D10، A5E10 در حضور فعال کننده های پلاسمینوژن t=PA، u-PA و SK، فعالیت سیستم فیبرینولیز را افزایش می دهند در حالی که آنتی بادی A3B2 در حضور این فعال کننده ها تاثیری بر سرعت فیبرینولیز ندارد. بر اساس نتایج به دست آمده از اندازه گیری کمی قطعات DD/E به روش آزمون –D دایمر، اثر افزایشی آنتی بادی های A4D10 و A5E10 به صورت وابسته به دوز است. در آزمون دیگری که توسط سوبسترای سنتتیک S-2251 انجام گرفت مشخص شد که فعال شدن پلاسمینوژن در حضور اوروکیناز و در نتیجه شکسته شدن این سوبسترا در حضور آنتی بادی های A5E10 و A4D10 افزایش می یابد. به علاوه بی اثر بودن آنتی بادی A3B2 بر فعال شدن پلاسمینوژن در این آزمون نیز تایید شد.
    نتیجه گیری
    احتمالا آنتی بادی های A4D10 و A5E10 با باز کردن فرم ساختاری پلاسمینوژن، فعال شدن آن را در مقابل فعال کننده های پلاسمینوژن تسهیل می کنند.
    کلیدواژگان: فیبرینولیز، پلاسمینوژن، آنتی بادی منوکلونال، فعال کننده های پلاسمینوژن
  • هاشم خرسند محمدپور، عیسی نورمحمدی، محمدعلی جلیلی، ذبیح الله مطلبی صفحه 37
    سابقه و هدف
    در حال حاضر آلبومین بیشترین حجم مصرفی را در میان محلول های زیست دارویی دارد. رایج ترین روش تولید صنعتی آلبومین انسانی، روش Cohn و یا پالایش پلاسما با اتانل در سرما می باشد. به منظور صرفه جویی در زمان، مواد و نیروی انسانی، در تولید آلبومین با غلظت 20 گرم درصد، روشی دو مرحله ای بر اساس روش پالایش با اتانل در سرما ارایه و مورد مطالعه قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    بررسی انجام شده از نوع تجربی بوده و از پلاسمای تازه منجمد شده (FFP) به عنوان ماده اولیه استفاده گردیده است. در مرحله اول با افزودن محلول رویی 4 (سوپرناتانت IV) به خمیر V حل شده در آب مقطر تزریقی و با تنظیم شرایط و با استفاده از سانتریفوژ، محصول حد واسطی به نام خمیر Vd+I (خمیر V متراکمی که در بردارنده بیشترین غلظت آلبومین و کمترین مقدار ناخالصی از نوع پروتئین، الکترولیت و اتانل است) جداسازی گردید و در مرحله دوم به منظور حذف ناخالصی جزیی از جنس آلفا گلوبولین ها، خمیر به دست آمده در آب مقطر حل شد و با انجام فیلتراسیون ژرف، محلول پروتئینی با خلوص بالا به دست آمد (HPs) که شرایط لازم برای تولید آلبومین 20 گرم درصد پاستوریزه (جهت ویروس زدایی) را داشت. با این روش دو سری ساخت تولید گردید و ارزیابی کیفیت محصول نهایی مطابق با مقررات فارماکوپه صورت گرفت.
    یافته ها
    محصولات حد واسط به دست آمده در روش پیشنهادی (HPs، Vd+I) در مقایسه با محصولات حد واسط روش رایج (Vd و HPs) از نظر ظاهری و نتایج بیوشیمیایی، شباهت بسیار نزدیکی به یکدیگر داشتند. کنترل کیفی محصول نهایی برای دو سری ساخت به روش نمونه برداری تصادفی از ظروف شیشه ای پر شده صورت گرفت. به طوری که ظاهر محصول شفاف، خلوص آلبومین بیش از 99 درصد، میزان اگریگیت و یا پلیمر با میانگین کمتر از 2.7 درصد و بازده محصول نیز 24±1 گرم به ازای کیلوگرم پلاسما به دست آمد.
    نتیجه گیری
    با اجرای این روش، صرفه جویی چشم گیری در فرآیند استحصال محصولات حد واسط (خمیرVd+I و HPs) که در مسیر تولید آلبومین انسانی با غلظت 20 گرم درصد به کار برده می شوند، صورت گرفت به طوری که مدت زمان انجام کار، مصرف مواد و به کارگیری نیروی انسانی در مقایسه با روش های رایج پالایش پلاسما با اتانل در سرما (روش های Cohn و Kistler-Nitschmann) به بیش از 50 درصد تقلیل یافت.
    کلیدواژگان: آلبومین سرم انسانی، پالایش پلاسما، فرکشن V کوهن
  • فاطمه یاری لطیف حمیدپور زارع صفحه 45
    سابقه و هدف
    در ارزیابی فعالیت سیستم کمپلمان و پی بردن به نقصان احتمالی در عملکرد این سیستم، غالبا از روش CH50 استفاده می شود. در این روش گلبول های قرمز گوسفند با آنتی بادی اختصاصی پوشانیده شده و قابلیت سیستم کمپلمان در تکمیل لیز این سلول ها، مورد ارزیابی قرار می گیرد.
    در این مطالعه، به دلیل نیاز به آنتی بادی اختصاصی گلبول های قرمز گوسفند (SRBC) برای انجام آزمایش CH50، اقدام به تولید آنتی بادی پلی کلونال ویژه SRBC در حیوان خرگوش گردید و آنتی بادی های تولید شده آمبوسپتور به روش های مختلف مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع تجربی (experimental) بود. برای انجام این پژوهش، تزریق گلبول کامل گوسفند یا آنتی ژن های غشایی آن با چند الگوی متفاوت به حیوان خرگوش صورت گرفت. آنتی بادی به دست آمده، با استفاده از سرم پولد نرمال به عنوان منبع کمپلمان فعال (مربوط به حداقل 15 نفر از اهدا کنندگان خون) در روش CH50 بررسی و در نهایت مقدار جذب نوری (OD) مربوط به میزان لیز گلبول ها در روش های مختلف با یکدیگر مقایسه شد. در نهایت آنالیز داده ها و مقایسه میانگین مقادیر OD541 در آزمایش CH50 با استفاده از آزمون (One-Sample) t انجام گرفت.
    یافته ها
    تزریق گلبول کامل گوسفند به حیوان خرگوش به دفعات متعدد با هر یک از الگوهای تزریقی و به طریق داخل صفاقی و یا وریدی، منجر به تشکیل تیتر مطلوبی از آنتی بادی در این حیوان شده، اما سبب مرگ زود هنگام آن به علت شوک آنافیلاکتیک نیز می گردد. در حالی که استفاده از سلول های سونیکه شده و یا حرارت دیده در این راستا، منجر به تولید آنتی سرم هایی می گردد که ضمن داشتن ویژگی مطلوب،بقای حیوان های مورد نظر را تهدید نمی نماید.
    نتیجه گیری
    تولید آنتی بادی پلی کلونال بر علیه SRBC با استفاده از روش های مختلف، میسر می باشد. با این حال این مطالعه نشان می دهد، چنانچه آنتی ژن های غشایی گلبول قرمز با روش سونیکاسیون و یا آنتی ژن های مقاوم به حرارت گلبول قرمز (Forssman) با به کارگیری حرارت 103 درجه سانتی گراد به دست آمده و جهت تزریق و مصون سازی حیوان مورد استفاده قرار گیرند، می توان بدون به مخاطره انداختن بقای حیوان، اقدام به تولید آنتی سرم با تیتر مطلوب نمود.
    کلیدواژگان: آنتی ژن فورسمن، SRBC، CH50
  • سهیلا رهگذر، فخرالملوک یاوری، محمد مهدی حریری، علیرضا معافی صفحه 53
    سابقه و هدف
    عدم تطابق گروه بندی ABO در اهدا کنندگان خون مشکلی است که تاکنون به اندازه لازم به آن توجه نشده و در اغلب مراکز انتقال خون تنها راه چاره در این خصوص، حذف کیسه خون اهدایی با هدف جلوگیری از بروز اختلالات هماتولوژیک در گیرنده خون، بدون روشن نمودن وضعیت گروه خون اهدا کننده است. در این تحقیق، 75066 کیسه خون اهدایی در سازمان انتقال خون اصفهان را به مدت 15 ماه از لحاظ بروز عدم تطابق ABO بررسی کرده، شیوع و عوامل مرتبط در این خصوص را ارزیابی نمودیم.
    مواد و روش ها
    گروه بندی سلولی و سرمی، در یک مطالعه توصیفی، بر روی لخته و سرم اهدا کنندگان خون انجام گرفت. در هر بار مشاهده عدم تطابق ABO، آزمایش های اختصاصی سرولوژیک انجام و گروه خون حقیقی اهدا کننده مشخص شد و عوامل مرتبط با استفاده از داده های موجود و مصاحبه با اهدا کننده تحت بررسی قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون کای دو (Chi-square) تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    41 مورد (0.054%) عدم تطابق به دست آمده اغلب متعلق به مردان سنین 31 تا 40 سال و در گروه خون O مشاهده شد (P<0.1، P<0.1، P<0.5). مهم ترین عوامل عدم تطابق، کاهش تیتر آنتی بادی سرم (41.46%)، کاهش غلظت آنتی ژن های سطح گلبول قرمز (34.16% که 50% مربوط به آنتی ژن B و 50% مربوط به آنتی ژن A می باشد)، حضور آگلوتینین های سرد طبیعی (12.19%) و خطای آزمایشگر (12.19%) مشخص گردید. آزمایش اتوکنترل، 6 مورد حضور اتو آنتی بادی گرم را در سرم مشخص نمود. هیچ یک از این موارد در نتایج حاصل از گروه بندی ABO دخالتی نداشته، یک مورد ناشی از مصرف دارو و بقیه ایدیوپاتیک بودند؛ با این وجود کیسه خون حذف و همه موارد به پزشک متخصص هماتولوژی معرفی شدند. در 83.3% موارد، حضور توام اتوآنتی بادی گرم همراه با آگلوتینین سرد شناسایی شد و یک مورد حاوی تیتر پایین آنتی بادی طبیعی در سرم بود.
    نتیجه گیری
    در این تحقیق 35 واحد کیسه خون با گروه خون مشخص به چرخه اهدا بازگشته، 13 مورد کارت گروه خون خاص برای اهدا کنندگانی که شناسایی گروه خون آنان بدون انجام آزمایش های سرولوژیک خاص مقدور نمی باشد صادر شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش ضمن تاکید بر اهمیت پرداختن به مساله عدم تطابق گروه های خونی در کلیه مراکز انتقال خون، انجام بررسی های کامل تری را پیرامون بروز اتو آنتی بادی ها در افراد مختلف جامعه پیشنهاد می نماید.
    کلیدواژگان: عدم تطابق ABO، گروه بندی سلولی، گروه بندی سرمی، اهدا کننده خون
  • محمدرضا دیهییم، فروغ اعظم طرآبادی، مژگان شایگان، مهناز آقایی پور، ساندرا رفوآ صفحه 63
    سابقه و هدف
    بتا-2 میکروگلوبولین، پروتئین است با وزن مولکولی 11800 دالتون که توسط سلول های هسته دار ساخته می شود. این پروتئین اولین بار در ادرار بیماران مبتلا به نارسایی کلیه تخلیص شده است. افزایش سطح سرمی بتا-2 میکروگلوبولین در رد پیوند، لوکمی لنفوسیتیک، بدخیمی های خونی و در بیماری مولتیپل میلوما (MM) گزارش شده است و به عنوان شاخص مهم در MM مطرح می باشد. با توجه به اهمیت موضوع، به بررسی سطح سرمی? 2MG و بعضی از فاکتورهای مرتبط در بیماران مبتلا به منوکلونال و پلی کلونال گاماپاتی پرداختیم.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه که از نوع توصیفی با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی بود، از بین مراجعه کنندگان، 8 بیمار مبتلا به گاماپاتی در طول مدت 3 ماه مورد ارزیابی قرار گرفتند. اندازه گیری میزان بتا-2 میکروگلوبولین به روش الیزا، بررسی میزان CRP به روش لاتکس آگلوتیناسیون و اندازه گیری میزان کراتینین نیز به روش ژافه با استفاه از اتوآنالیزر انجام گرفت. جداسازی پروتئین های سرم به روش الکتروفورز سلولز استات و اندازه گیری ایمونوگلوبولین های سرم نیز با استفاده از روش رادیال ایمونودیفیوژن (RID) انجام شد. با استفاده از ضریب ارتباط اسپیرمن Spearman (Rho)، ارتباط بین پارامترها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    طی بررسی انجام شده، در 87.5 درصد از بیماران مبتلا به گاماپاتی منوکلونال، افزایش میزان بتا-2 میکروگلوبولین مشاهده گردید. سطح سرمی CRP نیز در این بیماران افزایش یافته بود. طبق نتایج به دست آمده و محاسبات آماری، بین افزایش میزان غلظت سرمی بتا-2 میکروگلوبولین و CRP همبستگی قوی وجود داشت که معنی دار بود (Rho=0.693، P<0.05) و فقط در 40 درصد از بیماران، افزایش هم زمان? 2MG و کراتینین وجود داشت. در بیماری که مبتلا به گاماپاتی منوکلونال همراه با نارسایی کلیه بود، پیک بسیار بلندی در محدوده گاماگلوبولین مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    از این مطالعه می توان نتیجه گرفت که از مارکرهایی نظیر? 2MG، CRP، کراتینین و همچنین درصد باند پروتئین منوکلونال می توان به عنوان مارکرهای تشخیصی در وضعیت بیماری و طول عمر بیماران مبتلا به منوکلونال گاماپاتی استفاده کرد که بهتر است تمامی فاکتورهای ذکر شده در دوران عودورمیشن بیماری بررسی گردد و نقش اساسی آن ها در پیش آگهی و تشخیص بیماری مطرح شود که این خود احتیاج به مطالعات و تحقیقات بیشتری در این زمینه دارد.
    کلیدواژگان: منوکلونال گاماپاتی، بتا، 2 میکروگلوبولین، پروتئین، C فاز حاد کراتینین، الکتروفورز پروتئین، ایمونوگلوبولین
  • منور سلسله، جمشید اسماعیلی صفحه 73
    سابقه و هدف
    در خلال تزریق خون های متعدد، آنتی بادی های ضد آنتی ژن های گروه های خونی که از طریق تزریق خون القا می شوند، می توانند به طور جدی سلامت بیمار را تهدید کنند و عمر گلبول های تزریق شده را کاهش دهند. در این گزارش یک مورد آلوایمونیزاسیون بیمار با آنتی ژن M گروه خونی شرح داده شده است. تولید آنتی بادی M (از نوع IgG) اهمیت بالینی داشته و منجر به عوارض انتقال خون می شود.
    مورد: بیمار مورد نظر کودک یک سال و سه ماهه ای مبتلا به تومور نوروبلاستوما و تحت شیمی درمانی بود. نوروبلاستوما یکی از رایج ترین تومورهای جامد در دوران کودکی می باشد، که در قسمت مرکزی غده آدرنال یا مناطق دیگر بافت عصبی سمپاتیک دیده می شود، نواحی نزدیک به غده آدرنال بیشتر درگیر می شوند اما می تواند به نقاط دیگر بدن نیز دست اندازی کند. این کودک، حدود یک سال قبل در سن 3 ماهگی سابقه تزریق خون داشته و به منظور بررسی آلوایمونیزاسیون و تهیه خون سازگار به این مرکز معرفی شد. آزمایش های انجام شده برای بیمار شامل تعیین گروه خون، غربالگری آنتی بادی، Auto control، Panel test و کراس مچ بود.
    نتیجه گیری
    آزمون غربالگری آنتی بادی (Ab sereening) ضد گروه های فرعی خون و Panel test نشان داد که این بیمار دارای آنتی M می باشد.
    این گزارش اهمیت آگاهی از حضور آنتی بادی های ضد آنتی ژن های غیر شایع گلبو های قرمز را نشان می دهد. آنتی M در اکثر موارد از نوع IgG بوده و فاقد اهمیت بالینی است ولی موارد نادری، مثل بیمار مورد بحث، که جزیی از IgG را هم داشته باشد اهمیت بالینی دارد و باید در انتقال خون مورد توجه قرار گیرد.
    کلیدواژگان: آلوایمونیزاسیون، نوروبلاستوما، آنتی بادی M
  • جزوات آموزشی - تخصصی با امتیاز بازآموزی
    صفحه 79
|